? صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..
? صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره ...
حتما بخونید!!!!!!!
? صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..
? صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .
...
?صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت ?? ظهر کلاس داره!!!!!!!!
? صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم ?? کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…
?صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)
?? صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .
?? صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون ?? تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .
?? ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه - صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … )
?ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از ?/? ساعت که قضیه خواستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .
? ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!
? ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!
?عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.
? عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.
? عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.
? عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.
? غروب: دختر در حال پیاده شدناونو از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره.
? شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)
??شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟
?شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل...
? صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره پیامداده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!
و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!
خیلی بی مزه بود
از داستانای سیاوش و سینا تعریف کن در به در دنبال کیس مناسب میگشتن
مسعود و سیاوش و سینا
یه دونه باشی